-
کمتر از چند دقیقه با بقیه
11 تیر 1384 23:39
My wife and 12-year-old daughter are different people in the sense that my wife will occasionally kiss me on the lips, and my daughter, occasionally on the cheek. With this one exception, they're exactly the same person. And when I told them, "I'm thinking about going back to Iraq," they rolled their...
-
کمتر از پنج دقیقه با شان پن
21 خرداد 1384 19:45
امروز ظهر پدربزرگم برای عمل جراحی قلب در بیمارستان قلب جماران بستری شدند. بعدازظهر باتفاق مادربزرگم رفتیم ملاقات. بعد از ملاقات، دیدیم بد نیست حالا که تا اینجا آمدهایم برویم و حسینیه جماران و منزل امام خمینی را هم ببینیم. ورودی آنجا (و کلا محله جماران) یک سربالایی نسبتا طولانی است و من دست مادربزرگم را (که پایشان...
-
تلگرام برای
18 اردیبهشت 1384 19:59
سلام عزیزم دلم خیلی برایت تنگ شده نقطه میدانی که با آنکه دوست دارم بنویسم اما نمیتوانم ویرگول چون دیگر کامپیوتر پرانتز باز رایانه پرانتز بسته ندارم نقطه کمکم به نبودنش عادت کردهام ویرگول عین این معتادها که حالا به مصرف نکردن خو گرفتهاند علامت تعجب راستش از این وضعیت جدید هم خوشم آمده چون حالا دارم میفهمم که قبلا...
-
سینمای ناطق ۱۹- آزادی از آن ماست
24 فروردین 1384 18:58
غیر از قاطبه کارگردانان که عضو حزب باد بودند و حتی دقیقا نمیدانستند که این حزب چگونه عضوگیری کرده، عده معدودی هم بودند که استثنائا معنای سینما را درک کرده بودند و میخواستند فیلمهای ناطق درست و حسابی بسازند. این عده معدود احساس میکردند که تنها ناطق بودن فیلم کافی نیست و تماشاگران به زودی از صدا بخاطر صدا خسته خواهند شد...
-
سینمای ناطق ۱۶.۵- سینما به روایت فینچر
9 فروردین 1384 14:50
صفر: یادداشت سینما به روایت هیچکاک یک کامنت مهم داشت که چون بعد از پست مطلب قبلی دیدمش، الان و با کمی تاخیر در موردش مینویسم. همانطور که این کامنت تقریبا به یادداشت من ربط نداشت، این یادداشت من هم تقریبا به آن کامنت ربط ندارد. ولی بهرحال ذکر چند نکته ضرری ندارد، باشد که رستگار شویم! یک: گفتگوی هیچکاک و تروفو احتمالا...
-
سینمای ناطق ۱۷- ایجاد وحدت رویه
7 فروردین 1384 17:08
خب من برگشتم. مدتی این مثنوی تاخیر شد که دلیل خاصی هم نداشت جز تعطیلات مخمر سال نو و مسافرت طولانی و دچار شدن کامپیوترم به یک سرطان بدخیم که منجر به فوتش شد. ضمنا سال نو هم مبارک، همه یک سال به مرگ نزدیکتر شدیم. داشتم میگفتم... همچنانکه سینما در امریکا و اروپا تقریبا همزمان بوجود آمده بود، فیلمهای ناطق در سراسر جهان...
-
سینمای ناطق 16- سینما به روایت هیچکاک
16 اسفند 1383 18:20
تروفو: ... میخواستم چند کلمهای، بطور کلی، درباره فیلمهای صامت بگویید. هیچکاک: فیلم صامت نابترین شکل سینما بود، نقصش فقط فقدان صدای آدمها و سروصدای صحنه بود. اما این ایراد مختصر تغییرات عمدهای را که با ظهور صدا در سینما رخ داد توجیه نمیکرد. بعبارت دیگر اگر تنها کمبود فیلم صامت صدا بود دلیل نمیشد که فیلمسازان طرف...
-
سینمای ناطق 15- دیکتاتور بزرگ 3
12 اسفند 1383 23:22
در سال 1929 و درحالیکه بیش از یکسال از آغاز دوره ناطق میگذشت، مجله Variety نیشخندزنان چنین نوشت: «صدا برای صنعت سینما کاری انجام نداد جز آنکه آنرا زیر و رو کرد، و هرچه تکنیک در چنته آن بود بیرون ریخت، و برادران وارنر را از صف آخر به صف اول رساند.» اشاره ورایتی به وارنر در واقع متوجه وضعیت بشدت بغرنج اقتصادی وارنر در...
-
سینمای ناطق 14- دیکتاتور بزرگ 2
6 اسفند 1383 18:24
توی یادداشتهایی که درباره سیر پیشرفتهای فنی در ناطق شدن سینما نوشتم موضوع استانداردسازی نحوه استفاده از صدا در سینما را مطرح نکردم که در اولین فرصت به آن هم میپردازم. فعلا همین را داشته باشید که نهایتا از اواسط سال 1931 امتیاز ضبط صدا بطور انحصاری در اختیار دو شرکت وسترن الکتریک و RCA قرار گرفت. از تولد سینما در...
-
سینمای ناطق 13- دیکتاتور بزرگ 1
30 بهمن 1383 14:45
ناطق شدن فیلمها باعث شد که سروکله موجود ترسناک قدرتمندی به نام متخصص صدا در استودیو پیدا شود. همین آقا بودند که میکروفون را در گلدان روی میز آرایش قایم میکردند و دستور میدادند که بازیگر باید کجا بایستد که صدایش خوب ضبط شود. همین آقا بودند که دستور میدادند دوربین باید کجا باشد تا تصویر میکروفون در قاب نیافتد. همین آقا...
-
سینمای ناطق 12- بخاطر چند دلار بیشتر
22 بهمن 1383 22:04
استقبال مردم از فیلم ناطق فقط یک چیز را نشان میداد و آن اینکه در فیلم صامت کمبود مهمی وجود داشته به اسم صدا. با اختراع فیلم ناطق داستان اولین سالهای ظهور سینما دوباره تکرار شد. اگر در آن سالها «دیدن حرکت» هر چیزی روی پرده هیجانانگیز بود، اکنون «شنیدن صدای» هر چیزی هیجانانگیز شده بود. عادیترین سروصداها و پیش پا...
-
سینمای ناطق 11- خداحافظی با صامت
12 بهمن 1383 21:19
همانطور که قبلا اشاره کردم، خواننده جز اساسا فیلمی صامت است که موسیقی، ترانه و چند صحنه گفتگو به آن اضافه شده و در نتیجه این تصور که این فیلم نخستین فیلم ناطق تاریخ سینماست تصور نادرستی است. خواننده جز در واقع نخستین فیلم بلند دراماتیک «صدادار» (و نه ناطق) است و منظورم از صدادار، فیلمی است که روی تصاویر آن صدا پخش...
-
سینمای ناطق ۱۰- نوشتههای میانی
2 بهمن 1383 00:14
سینمای ناطق، پیوند بین فیلم و موسیقی را عمیقتر و تطبیق صدا و تصویر را نیز بسیار دقیقتر ساخت. نقش «بداهه» در ارائه صدا و موسیقی به صفر رسید و صدا نیز مانند تصویر حالت قطعی، پیشبینی شده و تغییرناپذیر بخود گرفت. آنچه توسط حرفهای ترین ارکسترهای دوران صامت بشکل مصنوعی خلق میشد، با فرآیندی بمراتب سادهتر در سینمای ناطق...
-
سینمای ناطق 0.2- صدای صامت 2
25 دی 1383 21:28
آره داشتم میگفتم، خلاصه این ارکسترهای کذایی با هر شکل و ابعاد و تنوع و توان، باید حسوحال مناسب صحنهها را بوجود میاوردند. اما این تنها وظیفهشان نبود. ماموریت دوم ارکستر، محو کردن صداهای اضافی مزاحم بود. مثل صدای دستگاه آپارات، تلقتلوقهای صندلیها، سروصداهای تماشاگرانی که هنوز برایشان جا نیفتاده بود که سالن سینما...
-
سینمای ناطق 0.1- صدای صامت 1
15 دی 1383 23:34
خیلی اتفاقی بذهنم رسید که بهتر بود قبل از اینکه به سینمای ناطق میپرداختم، از سینمای صامت میگفتم. عجالتا امروز از آن ایام مینویسم و احتمالا بجز این به 2 یادداشت دیگر هم نیاز باشد. بعدش Flash Forward میکنم به ایام خواننده جز و دوباره ادامه میدهم. ضمنا یک ذره گرفتارم و ممکن است چند وقتی کمتر به دنیای سایبر بیایم. (نه...
-
لاکپشتها هم پرواز میکنند؟ واقعا؟!
7 دی 1383 22:33
چهار - اینکه یک فیلم را با توجه به آنچه پشت پرده آن اتفاق افتاده داوری کنیم کار اشتباهیست. اینکه دیوید سلزنیک چه بلاهایی بر سر قضیه پاراداین آورد و نهایتا فیلم آنچه آلفرد هیچکاک میخواست نشد و چه و چه، هیچ تاثیری بر واقعیت ندارد. واقعیت اینست که حالا و بنا بهر علتی، قضیه پاراداین فیلم خوبی نیست، همین. اینکه چرا فیلم...
-
سینماى ناطق ۷- The Jazz Singer
2 دی 1383 23:34
در پاییز 1927 فیلمهاى جالبى ساخته میشدند که موسیقى از قبل ضبط شده، گهگاه اندکى نریشن، و کمابیش صداى ضبط شده توسط میکروفون سرصحنه داشتند. البته صداى سرصحنه به گفتار محدود میشد؛ دقیقا عین این مصاحبههاى خیابانى امروزى که میکروفون چند سانتیمترى دهان طرف است. و صدالبته تقریبا همه فیلمها واقعى و مستند (گاه مثل اخبار...
-
سینماى ناطق ۶- تلاشهاى فاکس
26 آذر 1383 16:12
نفوذ فیلمهاى صدادار در اواخر سال 1926 بحدى رسید که نمنمک سینمادارهاى مهم امریکا متقاعد شدند سالنهایشان را براى پخش صدا سیمکشى کنند. در همین ایام کمپانى فاکس به ریاست ویلیام فاکس با گامهایى بشدت سنجیده و حسابشده توانست تا حدودى بازار تکقطبى فیلمهاى صدادار را بر هم زند تا ویتافون و کمپانى وارنر بطور مطلق یکهتاز...
-
تولدش مبارک!
21 آذر 1383 00:26
اِ اِ اِ ... دیدى چى شد؟! درست هفته پیش سالروز تولد این وبلاگ بود و من تازه امروز یادم آمد که دو هفته پیش با خودم قرار گذاشته بودم یک یادداشت ویژه براى یکساله شدنش بنویسم. اما بعدش بنظرم آمد که یکساله شدن یک وبلاگ توى اینهمه نمونه مشابه قد و نیمقد، چیز ویژهاى نیست که نیازى هم به یادداشت ویژه داشته باشد. و احتمالا...
-
سینماى ناطق ۵- ویتافون
15 آذر 1383 19:44
نیمههاى دهه 1920 همزمان با نمایشهاى جالب دوفارست براى جاانداختن فونوفیلم دیگران هم تلاش میکردند تا ساختههاى خودشان را جا بیندازند. دوفارست تمام تلاشش را میکرد تا استودیوها را متقاعد کند که sound-on-film شیوه بهترى براى پخش فیلمهاى صدادار است؛ اما خب، زور یک نفر به زور یک کمپانى گنده نمىچربید و آزمایشگاههاى شرکت...
-
سینماى ناطق ۴- لى دوفارست
10 آذر 1383 22:23
ظاهرا راهحل مسئله تقویت صدا قبل از طرح مسئله موجود بوده، ولى کمى طول کشیده تا بخوبى روى صورت مسئله چفت شود. یک بنده خدایى به نام لى دوفارست اندکى پیش از جنگ جهانى اول براى تلفن و تلگراف یک دستگاه تقویت صوت ساخته بود که در فواصل دور نشان میداد که چه چیز جالبى است؛ چرا که با آن میشد میزان صدا را کم و زیاد کرد. یکى دو...
-
سینماى ناطق 3- sound on disc
1 آذر 1383 21:10
گرچه سال 1927 سال ظهور فیلم ناطق محسوب میشود، اما اولین فیلمهاى همراه با صدا در قرن 19 ساخته شدهاند. احتمالا اولین آدمى که ایده فیلم باصدا به کلهاش زد توماس ادیسون (در سال 1889) بود. خب طبیعى هم بود. اگر من هم دو تا اختراع داشتم که یکى فونوگراف و دیگرى کینتوسکوپ بودند سعى میکردم آنها را با هم همراه و هماهنگ کنم. در...
-
سینماى ناطق 2- در جبهه غرب خبری نیست
25 آبان 1383 11:07
نیمه دهه 1920: فیلم امریکایی (هالیوودی) تقریبا تمام دنیا را گرفته و سینمای سایر کشورها دارند برای ادامه حیات شرافتمندانه تلاشهای مذبوحانهای میکنند. این کشورها با غبطه و حسرت به هالیوود مینگرند و پیش خود میگویند چرا امریکا یک همچین چیزی دارد ولی ما نمیتوانیم داشته باشیم؟! نیمه دهه 1920: اما در درون، اوضاع اینقدرها هم...
-
سینماى ناطق 1- مقدمه
13 آبان 1383 00:13
روند کوچ سینما از صامت به ناطق یکی از مسائلی است که از قدیم به آن علاقمند بودهام و سعی کردهام از آن ایام هرچه بیشتر بدانم. اینکه سینما چی شد که ناطق شد و از آن مهمتر، اینکه وقتی ناطق شد چی شد. امیدوارم بتوانم در یادداشتهایی که خواهم نوشت شمایی کلی از آن ایام ارائه دهم و تا حدودی نشان دهم که اینطور نبوده که مثلا...
-
همه چیز درباره ایو (۴)
3 آبان 1383 17:49
اوائل پارسال خواستم یکسرى وبلاگ خوب سینمایى پیدا کنم و بطور منظم مطالبشان را بخوانم. طبیعى است اولین جایى که بنظرم آمد لیستى از وبلاگهاى درباره سینما داشته باشد category سینماى پرشینبلاگ بود. اولین یادداشتهاى بسیارى از آنها عباراتى مشابه این داشت: " آره، من به سینما خیلى علاقمندم و فیلم زیاد مىبینم، اما منتقد...
-
همه چیز درباره ایو (۳)
30 مهر 1383 23:12
خب، بعدش باید براى وبلاگ اسم انتخاب میکردم که 30 ثانیه هم طول نکشید. اسم وبلاگ باید یک فیلم از استاد باشد و فهرست ده فیلم برتر من با همشهرى کین شروع نمیشود. با سایکو شروع میشود. پس از مدتى بلاگاسکاى اجازه ثبتنام داد و من شدم سایکو دات بلاگاسکاى. اسم وبلاگ به محتوایش هم جهت داد. من بلد نیستم حرفهاى قلمبهسلمبه یا...
-
همه چیز درباره ایو (۲)
27 مهر 1383 22:20
آنقدر آدمهاى عجیب و غریب وسترن میساختند که گفتم چرا او این کار را نکند... نبوغ چندانى ندارد، اما صادق است. اگر به وسترن علاقمندید، شاید فیلم متوسط نام من هیچکس را دیده باشید. کارگردان فیلم تونینو والرى است که در چند فیلم دستیار سرجو لئونه بوده. نام من هیچکس، اولین فیلم لئونه در مقام تهیهکننده است ( سرت را بدزد احمق...
-
همه چیز درباره ایو (۱)
24 مهر 1383 17:10
سلام / وبلاگ خوبى دارى / ممنون میشم به منم سر بزنى / نظر یادتون نره / من آپدیت کردم / ممنون که سر زدى / ممنون که نظر دادى / خوشحال میشم نظرتو درباره یادداشت جدیدم بدونم / میخواستم نظرتونو دربار تبادل لینک بدونم / بلینک تا بلینکم / لینک شما رو توى بلاگم گذاشتم / .../.../... عبارات آشناى مبتذلىست، حداقل براى من. این...
-
سه رنگ کیشلوفسکی (۵۱)
5 مهر 1383 23:03
یک: عکسهاى وبلاگم چرا دوباره اینجورى شد؟ چرا من درمورد هاست شانس ندارم؟! دو: در مورد آبى نکات ناگفته فراوان دیگرى نیز وجود دارد؛ مثل تدوین، دکوپاژ، حاشیه صوتى فیلم، ریتم و ضرباهنگ (چه در مورد کلیت فیلم و چه در مورد هر سکانس) و حضور موشها در آبى، که هرکدام را بنا به دلیلى عمدا از قلم انداختم. سعى کردم نگاهم به فیلم...
-
سه رنگ کیشلوفسکی (۵۰) - ضد آبی ۳
31 شهریور 1383 00:09
کریشتف کیشلوفسکی اولین فیلمساز لهستانی است که دوربین را بهدرون یک فاحشهخانه برد. بیشتر سکانس به گفتگوی ژولی و لوسیل میگذرد. طی آن لوسیل از خودش و پدرش میگوید و از این حیث که یکی از معدود سکانسهایی است که چندان به دانستههای ما درباره ژولی اضافه نمیکند (و در عوض لوسیل را بما بیشتر میشناساند) قابل توجه است. بیاییم...