بگذار گنجشکهای خرد، در آفتاب مهآلود بعدازظهر زمستان
به تعبیر بهار بنشینند
و رنگهای گلخانه در حرارت گرم والر، به پیشواز بهاری مصنوعی بشکفند.
سلام بر آنان، که در پنهان خویش، بهاری برای شکفتن دارند
و میدانند هیاهوی گنجشکهای حقیر، ربطی با بهار ندارد؛
حتی کنایهوار.
بهار غنچه سبزی است، که مثل لبخند باید، بر لب انسان بشکفد.
بشقابهای کوچک سبزه، تنها یک سین
به سینهای ناقص سفره میافزایند.
بهار کی میتواند این همه بیمعنی باشد؟
بهار آنست که خود ببوید،
نه آنکه تقویم بگوید!