بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

کیشلوفسکی (۱۱) - نحوه خلق فضا

پس از دیدن "فیلمی کوتاه درباره کشتن"، فهمیدم که فیلم از همان تکنیک‌هایی استفاده کرده که پیشتر، آنها را در Se7en بشکلی بسیار تکامل‌یافته‌تر مشاهده کرده بودم. در رنگ پردازی این فیلمها غالبا از طیفهای قهوه‌ای و خاکستری-سیاه استفاده شده و در نتیجه فضای فیلمها بشدت سرد و تیره از آب درآمده، در واقع "هفت" با اینکه رنگی است، از نظر طیف رنگ تفاوت شگرفی با فیلمهای سیاه و سفید ندارد. تازه، فیلترهای قهوه‌ای و طوسی هم به قضیه اضافه شده‌اند و تاثیر رنگها را تشدید میکنند (گمانم در فیلمی کوتاه درباره کشتن از فیلتر سبز استفاده شده باشد، شاید تعجب کنید، ولی همین فیلتر سبز فضای ورشو را بطرز وحشتناکی پوچ و ظالمانه ساخته). اگر دقت کنید، میبینید که در این دو فیلم خطوط منحنی خیلی کم بچشم میخورند، عموما قاب با خطوط بلند افقی-عمودی بسته شده که اینهم باعث شده تا دنیای فیلمها خشن، بیرحم و شکننده جلوه کنند. همچنین، حضور بازیگر زن در هر دو فیلم اندک است (فیلم کیشلوفسکی اصلا بازیگر زن ندارد). معصومیت کودکانه‌ای که در چهره گوینت پالترو هست، سبب شده که هر وقت سر و کله‌اش توی هفت پیدا میشود، آرامشی موقتی در بیننده ایجاد شود؛ ولی در پایان خود او موضوعی برای تولید خشونت میشود...

کریشتف کیشلوفسکی در زندگی دوگانه ورونیک دقیقا از همین تکنیکها، ولی با نتیجه عکس، استفاده کرد. قبل از هر چیز، بازیگر اصلی فیلم، زن است و فیلم بلطف حضور ایرنه یاکوب، لطافت و آرامشی مثال‌زدنی دارد. فیلم صحنه‌آرایی دلنشینی دارد و خطوط منحنی فراوانی در قاب‌بندیها بچشم میایند. همچنین فیلتر Sepia (قرمز-زرد) فضای عمومی فیلم را گرم نگه داشته است. علاوه بر آن استفاده از این فیلتر گویی فیلم را از دنیای ماده جدا کرده و به آن حالتی رویاگون، روحانی و رمزآلود بخشیده (کاری که آندری تارکوفسکی در استاکر دقیقا با همین فیلتر انجام داد). استفاده از فیلتر Sepia، مرز بین رویا و واقعیت را در زدگی دوگانه ورونیک کمرنگ کرده و فیلم، یکدست و یکسان شده است.

کیشلوفسکی از تمام دانش خود استفاده میکند تا تماشاگر هنگام دیدن فیلم کاملا جذب دنیای آن شود و فیلم، او را در دنیای مطبوع و لذتبخش خود غرق کند. زندگی دوگانه ورونیک هیچ منطق فیزیکی ندارد و اساسا بر مبنای احساسات مطلق بنا شده. بهمین جهت است که همراهی تماشاگر به لحاظ احساسی اهمیت فوق‌العاده‌ای در درک و کشف او از دنیای فیلم دارد. برای من بشخصه، زندگی دوگانه ورونیک یکی از لذتبخش‌ترین فیلمهایی است که در طول عمرم دیده‌ام. تا بعد...