بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

پریدن

گرچه بی مزد و مواجبم، ولی حس میکنم لازم است از کسان احتمالی گرامی‌ای که در یک ماه گذشته با انگیزه دیدن مطلب جدید این صفحه را باز کردند و چیز تازه‌ای ندیدند صمیمانه عذرخواهی کنم. و عذرخواهی میکنم که باید بگویم احتمالا در یک ماه آینده نیز روال همین است. این را بگذارید به حساب گرفتاری‌های شدید و چندگانه این چند وقته‌ام، به حساب دلمشغولی‌های دیگرم، به حساب اینکه چیزی برای نوشتن ندارم، به حساب اینکه مدتی است با این فضای مجازی چپ افتاده‌ام، به حساب اینکه نشان دهم موظف به نوشتن نیستم، و به حساب اینکه «زمستان است».

اما میتوانید بجای همه اینها، واقعیت را بدانید و ننوشتنم را بگذارید به حساب اینکه من هم مثل خیلی وقتهای خیلی‌های دیگر، متاسفانه این روزها دچار رخوت شده‌ام و دل و دماغ درست و حسابی برای اینجا نوشتن را ندارم. همین. اصل ماجرا همین است،

وگرنه مسأله‌ئی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمان بلند
سرانجام
پر باز میکند.