بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

پاچینو - دونیرو (۷)

داستین هافمن از معدود هنرپیشگانی است که دوبار جایزه اسکار گرفته. میگویند برای صحنه ای از فیلم Marathon Man (جان شلزینگر - 1976) که در آن باید "خسته از دویدن" بنظر میرسید، روزها میدوید تا این خستگی را در وجودش نهادینه کند. لارنس اولیویه (بازیگر مقابل هافمن) اصلا به شیوه Method که: برای ایفای هر نقش باید کاملا در قالب آن کاراکتر فرو رفت و خود را جای آن گذاشت و بجای او زندگی کرد، معتقد نبود. نظر او (که اصالتا یک بازیگر تاتر بود) این بود که بابا کاری نداره که! اگر میخواهید بازی کنید، حس میگیرید و فقط برای چند دقیقه جلوی دوربین "بازی" میکنید، بعدش هم دستتان را توی جیب پالتوتان میکنید و میروید منزل. اصلا هم زندگی عادیتان تحت تاثیر "شغل"تان قرار نمیگیرد. خلاصه این آقای اولیویه به هافمن میگفت که چرا اینطوری میکنی با خودت؟ مگه "بازیگر" نیستی؟... بگذریم...

رابرت دونیرو بهترین بازیهای عمرش را با همین روش هافمن ارائه داده. مثلا، بخاطر بازی در راننده تاکسی (مارتین اسکورسیزی - 1976) هفته ها با یک تاکسی در نیویورک مسافرکشی میکرد. برخلاف آل پاچینو، بسختی میتوانید بین رابرت دونیروهایی که در فیلمهای مختلف ظاهر شده اند، شباهتی پیدا کنید. باز هم بر خلاف پاچینو، او کاملا در قالب کاراکتر حل میشود و دیگر هیچ اثری از او نیست. تفاوتهایی که خلافکار رفقای خوب (مارتین اسکورسیزی - 1990) و خلافکار Heat (مایکل مان - 1995) دارند بسیار بیشتر از شباهتهای بینشان است. پاچینو برایمان شده است نماد بازیگری چون از او تصویر واحدی داریم، ولی این تصویر برای دونیرو بسیار مبهم است؛ او هیچ قالبی را آنقدر تکرار نکرده که آن قالب در ذهنمان ماندگار شود. بهمین خاطر تنوع شخصیتهایی که او بازی کرده بیشتر از پاچینو است. ما حضور پاچینوی واقعی را همیشه در فیلمها حس میکنیم ولی دونیروی واقعی را خیلی بندرت میبینیم،چون او کاملا در قالب نقش فرو رفته و ما فقظ ظرف را میبینیم، بر خلاف پاچینو که هیچگاه دقیقا بشکل ظرف درنمیاید و همواره پاچینوی اصلی، هرچند بسیار اندک، دیده میشود!

مثلا، نودلز در روزی روزگاری در امریکا (1984 - سرجو لئونه) یکی از آن شخصیتهایی است که بازی دونیرو در نقش او نظیری در سایر فیلمهایش ندارد. یک کاراکتر چندبعدی که بعضا ویژگیهای متضادی دارد و فقط فردی چون دونیرو از عهده اجرای آن برمیاید. او نقش نودلز را در دو دوره زمانی با فاصله 30 ساله بازی کرد. نودلز پیر، متحول شده است، ولی ما هنوز میتوانیم روح نودلز جوان را در او ببینیم؛ چون ابدا خبری از دونیرو در فیلم نیست، او اصلا دیده نمیشود. لئونه درباره بازی او میگوید: او از برون و درون خود را برای ایفای این نقش متحول کرد...

و در مورد عکسها: دونیرو یکی از بهترین بازیهای تاریخ سینما را در گاو خشمگین (مارتین اسکورسیزی - 1980) ارائه کرد. در عرض یکماه 50 پوند (تقریبا 23 کیلوگرم) به وزنش افزود و نقش Jake La Motta را در ایام بازنشستگی با کیفیتی فوق العاده بازی کرد.