بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

سینماى ناطق 3- sound on disc

گرچه سال 1927 سال ظهور فیلم ناطق محسوب میشود، اما اولین فیلمهاى همراه با صدا در قرن 19 ساخته شده‌اند. احتمالا اولین آدمى که ایده فیلم باصدا به کله‌اش زد توماس ادیسون (در سال 1889) بود. خب طبیعى هم بود. اگر من هم دو تا اختراع داشتم که یکى فونوگراف و دیگرى کینتوسکوپ بودند سعى میکردم آنها را با هم همراه و هماهنگ کنم. در اروپا (خصوصا فرانسه و کمى آلمان) هم قبل از 1900 چندتایى فیلم (که با تکنیکهاى نسبتا مشابه جناب ادیسون صدادار میشدند) ساخته شد. البته اینها را بسختى میتوان فیلم نامید. چون اولا هیچکدامشان بیشتر از 1 دقیقه نمیشدند و ثانیا همگى فیلمبردارى از وقایع روتین روزمره بودند. خیلى که تلاششان هنرمندانه شد رفتند از تأترها فیلم گرفتند.

این شیوه ضبط صدا را بطور کلى sound on disc مى‌نامیم. در واقع صدا و تصویر بطور جداگانه، توسط دو وسیله مختلف و روى دو رسانه مختلف ضبط میشدند که البته تنها روش امکانپذیر ضبط صدا بنظر میرسید. تلاشهاى مخترعان سمج ما هر روز بیشتر نتیجه میداد. در ابتداى دهه 1910 این فیلمهاى صدادار کوتاه آرام‌آرام راه خودشان را بعنون برنامه فرعى (پیش و پس از پخش فیلم اصلى) به سالنهاى سینما باز کردند. البته در واقع این فیلمها بجاى اینکه ناطق باشند صرفا صدا داشتند. آنچه بعنوان صدا پخش میشد بیشتر آهنگهاى از پیش ضبط شده و یا گفتار (و نه گفتگو) بود. در طول دو سه سال بعدى، فیلمها علاوه بر اینکه مدتشان اندکى بیشتر شد، کم‌وبیش قصه‌هاى نیم‌بندى هم پیدا کردند. براى تماشاگران دیدن فیلم صدادار جذاب و جالب و خوشایند بود ولى چیز بیشترى نبود. به این دلیل ساده که این، "سینما" نبود. تماشاگران آنرا بیشتر یک سرگرمى بحساب میاوردند تا یک چیز جدى.

حالا هرچه که بود، روش کار این بود که گرامافون را پشت پرده سینما میگذاشتند و آنرا با یک تسمه خیلى دراز به موتور آپارات در انتهاى سالن وصل میکردند تا حرکت گرامافون و آپارات منطبق شوند و صدا هماهنگ با تصاویر روى پرده از گرامافون پشت پرده پخش شود. بهرحال پس از چند سال و در اواخر همین دهه 1910 شرایط بسیار پیچیده شد. سالنهاى سینما هر روز بزرگ و بزرگتر میشدند و بجز سر و صداى زیاد تسمه و متعلقاتش، هماهنگ کردن گرامافون و آپارات هم بخاطر افزایش طول سالن خیلى سخت‌تر میشد (چون یکى سر سالن بود و دیگرى ته آن). اما آنچه اوضاع را بغرنج‌تر کرد این بود که در آن سالن بزرگ دیگر صداى گرامافون شنیده نمیشد و بجز مشکل پخش و انطباق صدا، یک مشکل بزرگ دیگر هم اضافه شد: تقویت مؤثر صدا.

بگذریم. آلبوم Wish You Were Here دومین آلبوم دوران طلایى 73-83 پینک فلوید است. امروز بعدازظهر هنگام شنیدن آهنگ Welcome To The Machine بذهنم رسید که غیر از ساختار کلى نه‌چندان معمول آلبوم، آهنگهاى آن یک ویژگى مشترک دارند و آن اینکه مستقل از زیبایى هر آهنگ و اینکه چه میگوید، هر پنج تا بسیار جذاب شروع میشوند. استارت‌هاى رویایى و اتمسفریک آهنگهاى طولانى اصلى در ابتدا و انتهاى آلبوم (Shine On You Crazy Diamond)، سر و صداهاى ماشینى Welcome To The Machine، گیتار بیس قدرتمند و ریتم نامتعارف Have A Cigar، و بالاخره شنیدن صداى ارکستر و تم آهنگ از رادیو در Wish You Were Here.