بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

سینماى ناطق ۴- لى دوفارست

ظاهرا راه‌حل مسئله تقویت صدا قبل از طرح مسئله موجود بوده، ولى کمى طول کشیده تا بخوبى روى صورت مسئله چفت شود. یک بنده خدایى به نام لى دوفارست اندکى پیش از جنگ جهانى اول براى تلفن و تلگراف یک دستگاه تقویت صوت ساخته بود که در فواصل دور نشان میداد که چه چیز جالبى است؛ چرا که با آن میشد میزان صدا را کم و زیاد کرد. یکى دو سال بعد دوفارست احتمالا براى درآوردن خرج زندگانى امتیاز اختراعش را به شرکت تلفن بل فروخت. دستگاه او در واقع اولین نمونه یک آمپلى‌فایر است و نام لى دوفارست در سال ۱۹۷۷ (16 سال پس از مرگش) در تالار مشاهیر مخترعین امریکا با عنوان مخترع آمپلى‌فایر صوتى ثبت شد. این اختراع پایه تکامل تلفن، رادیو، صنعت سینماى ناطق و... است. دوفارست از آن دست مخترعین نابغه‌اى بود که در زندگى روزمره‌اش همه دستش مى‌انداختند. گرچه از او اختراعات زیادى بجا مانده، اما در مجموع زندگى خیلى ترحم‌برانگیزى داشت.

اما با این همه، پس از جنگ بود که مسئله صدا در فیلمها نظر او را بشدت جلب کرد. بخاطر واگذارى امتیاز اختراعش دیگر حق نداشت از آن استفاده کند و بعلاوه، خیلى زود متوجه شد که غیر از تقویت صدا، روش فعلى صدادار کردن فیلمها چه مشکلات عجیب و غریب دیگرى هم دارد. غیر از مصیبتهاى اجرایى منطبق کردن صدا و تصویر (که قبلا درباره‌اش گفته‌ام) مسئله این بود که این دو هرکدام ساز خودشان را میزدند. تا وقتى هر دو داشتند یک آهنگ را اجرا میکردند چیزى بنظر نمیامد، اما کافى بود چند فریم از حلقه فیلم مثلا بخاطر پارگى و چسباندن مجدد حذف شود تا، از همان لحظه تا آخر فیلم صدا جلوتر از تصویر پخش شود. و برعکس:  اگر تنها یک صفحه صدا مى‌شکست یا بالاخره یک جورى بلااستفاده میشد، اجبارا نمایش فیلم هم باید متوقف میشد. بخاطر همه این دردسرها دوفارست تصمیم گرفت مسئله را با روشى کاملا بدیع حل کند. او فکر کرد که براى حل مشکلات انطباق کافى است که صدا و تصویر هر دو روى یک چیز ضبط شوند تا اگر یک تکه از فیلم رفت صدایش نیز همانقدر برود و بالعکس. اساس ابتکارى که بخرج داد این بود که ارتعاشات میکروفن باعث ایجاد جریان، و ایجاد جریان باعث خاموش و روشن شدن یک لامپ، و  نوسانات نور لامپ هم در حاشیه نوار سلولوئید ضبط شوند. هنگام پخش در سینما هم دقیقا عکس این روند رخ میداد. این روش (که آنرا sound-on-film مى‌نامیم) هیچکدام از معایب تطابق در روش sound-on-disc را نداشت و تقویت صوت هم به نسبت روش sound-on-disc دنگ‌وفنگ کمترى داشت. دوفارست دستگاه "ضبط صدا روى نوار فیلم" و "تقویت صداى فیلم" را در یک دستگاه یکپارچه کرد و در سال 1923 این جدیدترین اختراعش را با نام "فونوفیلم" به ثبت رساند. همان سال او فونوفیلمش را زد زیر بغلش و راه افتاد در تاترهاى امریکا تا از بازى هنرپیشه‌هاى معروف آن زمان فیلم بگیرد. طبق معمول خیلى‌ها از فیلمهاى کوتاه او استقبال کردند و طبق معمول در صنعت فیلمسازى هیچ تحولى پدید نیامد.