رنگ آبی در جاهای مختلف و به روشهای گوناگون در آبی مورد استفاده قرار گرفته است. با یک نگاه سرسری من متوجه حداقل سه روش شدم. در روش اول، خیلی واضح و سرراست حضور رنگ آبی به پلان تحمیل میشود؛ مثل سکانسهای استخر. روش دوم، استفاده از چیزهای آبی رنگ در صحنه است و روش سوم، شاید بنوعی ترکیب دو روش قبلی باشد: رنگبندی کلی فضای صحنه، موضوعی است که نورپرداز، طراح صحنه، فیلمبردار و کارگردان در آن دخیل هستند. در این یادداشت به دو روش اول اشارهای میکنم و روش سوم را میگذارم برای پست بعدی.
حضور رنگ آبی در بسیاری از صحنههای آبی به کمک نورپردازی انتزاعی، افکتها و فیلترها کاملا محسوس، غیرعادی و مؤثر است. مثلا ابتدا و انتهای آبی آغشته در رنگ هستند. اکستریم کلوزهای نتها و خطوط حامل، پیرنگی از آبی دارند. قبلا راجع به این نوع روش بکارگیری رنگ نوشتهام و فکر نمیکنم دوباره نوشتنش کار چندان جالبی باشد. بهرحال، کریشتف کیشلوفسکی مدعی است هنگام تدوین شمار زیادی از افکتها قیچی شده است.
روش دوم بکارگیری رنگ، رنگ آمیزی آکسسوار صحنه و آبجکتهای ریز و درشت است. مثلا همه ماشینهای آبی از طیف رنگ آبی،سیاه هستند (غیر از ماشین اولیویه و در دو پلان، ماشین ژولی). لباس همه آدمهای فیلم هم از همین طیف است و موارد نقض آن هم دلیل دارد. تنها لباسهای روشن ژولی، لباس بیمارستان (در مقابل پوشش آبی پرستار) و لباس خواب (در مقابل نور آبی که بعدا روی صورت ژولی تابانده میشود) هستند. لباسهای پاتریس و ساندرین در عکسهای مشترکشان آبی است. شیشههای کوچک تزئینی آپارتمان جدید ژولی سبز یا آبی هستند. رنگ اصلی تصاویری که از هر تلویزیونی پخش میشود آبی است (از جمله مانیتور سونوگرافی). آبنبات و زرورق آن آبی است. همینطور انگشتر ژولی، ماژیک تصحیح صفحات، چلچراغ، جزوه اسناد مربوط به پاتریس (در دست اولیویه)، بیشتر اقلام شخصی ژولی که از کیفش بیرون میریزد و... همگی آبی هستند. تا بعد...