بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

دوش روانی ۶

توی بخش Trivia ی صفحه Psycho در سایت IMDb ذکر شده که آن نقاشی‌ای که نورمن از روی دیوار برمیدارد تا ماریون (و تعویض لباس او) را تماشا کند، یک نقاشی کلاسیک است در نمایاندن تجاوز (rape). من که سواد نقاشی‌ام در حد صفر است و این نقاشی و نقاشش را نمی‌شناسم اما هر چه هست به زئوس و اروپا و قضایای بین آن دو (که مستحق سانسور است!) ربط دارد. اینست که میتوانم فرض را بر این بگذارم که حرف آن کاربر IMDb نادرست نیست. این از این.

Psycho: The Rape of Europa

اما اگر ندانیم که آن نقاشی چیست و چه مفهومی دارد و حتی اگر فرض کنیم که آن نقاشی اساسا طرح چشم‌نوازی از جدال حبه انگور و آقا گرگه است، باز هم پرسیدن یک سوال حق طبیعی ماست و آن اینکه، «چرا نورمن در سکانس دوش به ماریون تعرض نکرد؟». میدانید، فیلم تا اینجا همه چیز را عمدا جوری پیش برده که خودمان را آماده کنیم برای چنین چیزی. یک زن جوان برهنه و کاملا بی دفاع زیر دوش حمام، یک مرد جوان که قبلا شاهد چشم‌چرانی‌اش بوده‌ایم، پیرمردی که تکه‌پرانی‌هایی به دخترک داشته، ماچ و بوسه و روابط غیرمجاز دوست‌پسر دوست‌دختری، نمایش تن دخترک به بینندگان، تفهیم این نکته که نورمن جذب ماریون شده، و از این قبیل. بد نیست بپرسیم که حالا اگر میخواستی بکشیش، میکشتیش، ولی خب قبلش هم کار رو یکسره میکردی. چرا نکردی؟!

اولین و ساده‌ترین پاسخی که به ذهن می‌رسد اینست که با استناد به توضیحات نچسب روانکاو حراف انتهای فیلم، بگوییم کسی که در آن صحنه ماریون را کشت نورمن نبود، بلکه مادرش بود. و در این صورت دیگر سوال ما بی‌اعتبار خواهد بود چون دو زن در صحنه بوده‌اند نه یک زن و یک مرد. ولی اگر قرار باشد کمی بیشتر در موردش حرف بزنیم، میشود چیزهای دیگری هم گفت. مثلا شاید نورمن تمایلات طبیعی اما سرکوب شده‌ای داشته باشد، اما بخاطر آنکه در طول عمرش تحت سلطه مادرش بوده، هیچگاه باندازه کافی بزرگ نشده تا بتواند عین آدم‌بزرگها به مسائل نگاه کند. از این حیث او احتمالا همچنان کودک معصومی (از نظر درک مسائل جنسی) باقی مانده و حتی شاید هرگز به ذهنش خطور نکرده باشد که ماریون را مورد تعرض قرار دهد. علاوه بر اینها، برای تجاوز صرفا خواهش تن کافی نیست و بنظر من، نورمن باندازه کافی قوی نبوده تا چنین کاری کند. جور دیگری هم میشود فکر کرد: گرچه نورمن اینقدرها هم نابالغ نیست که کشش جنسی نسبت به ماریون نداشته باشد، اما مادر او را بر حذر داشته و جلوی او را گرفته.

(و توضیحا عرض میکنم که) چون این یادداشتها قرار است صرفا حول محور سکانس دوش باشد، بعید است زیاد از بازسازی سال 98 روانی یاد کنم چون اگر بنا به مقایسه دو فیلم باشد مثنوی هفتاد من میشود. نه تنها از موضوع اصلی دور میشوم، بیخودی اعصاب خودم را هم خرد میکنم! اجمالا بدانید که شاید دوباره‌سازی بیمار روانی (1998 - گاس ون‌سانت) بدترین remake تاریخ نباشد، برای من بعنوان یک علاقمند روانی، این فیلم بی‌ارزش‌ترین و سخیف‌ترین بازسازی‌ای است که تابحال ساخته شده (فیلم برنده تمشک زرین بدترین کارگردانی و بدترین بازسازی سال 98 هم بوده). در صحنه‌ای که نورمن از سوراخ دیوار در حال مشاهده ماریون است، دارد خودارضایی میکند. میدانید یعنی چه؟ یعنی فاجعه. یعنی نابودی شخصیت پردازی نورمن و ساختمان علی و معلولی فیلم. یعنی اینکه از گروه پرتعداد سازنده فیلم در مراحل پیش‌تولید و تولید و پس‌تولید و غیره، هیچکس باندازه کافی شعور نداشته تا انگیزه قتل را درک کند.

نظرات 3 + ارسال نظر
Rossoneri 26 بهمن 1384 ساعت 23:52

جالبه!!

فرهاد بهرام 27 بهمن 1384 ساعت 01:59

مثل همیشه .. باز هم ممنون

سروش 27 بهمن 1384 ساعت 21:14

زیبا نوشتی دستت درد نکند. راستی لیست دوست داشتنی فیلم هایت را پیشنهاد کرده بودم. جوابی نشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد