بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

سینمای ناطق ۱۷- ایجاد وحدت رویه

خب من برگشتم. مدتی این مثنوی تاخیر شد که دلیل خاصی هم نداشت جز تعطیلات مخمر سال نو و مسافرت طولانی و دچار شدن کامپیوترم به یک سرطان بدخیم که منجر به فوتش شد. ضمنا سال نو هم مبارک، همه یک سال به مرگ نزدیکتر شدیم. داشتم میگفتم...

همچنانکه سینما در امریکا و اروپا تقریبا همزمان بوجود آمده بود، فیلمهای ناطق در سراسر جهان نیز با فواصل زمانی کمی ساخته شدند. اولین فیلمهای ناطق انگلستان، آلمان و اتحاد جماهیر شوروی در سال 1928 ساخته شدند. فرانسه در سال 1929 شروع کرد و انبوهی از کشورها همچون استرالیا، دانمارک و رومانی نیز در سال 1930 اولین ناطق‌شان را ساختند (اسامی آنها را پایین این صفحه ببینید). در سال 1931 آن چند کشوری هم که دارای صنعت سینما بودند و هنوز ناطق نساخته بودند وارد گود شدند: آرژانتین، فنلاند و مجارستان. طبیعی است که وقتی کار موازی انجام میشود، شیوه‌های ضبط صوت هم متعدد میشود (کلا این مساله همه جا صادق است. بهمین خاطر است که در دنیای کامپیوتر هم n نوع فرمت متفاوت برای تصویر، صدا، فیلم و... وجود دارد). اما بهرحال همه این تکنولوژیها تنها از سه کشور برخاسته بودند: شوروی، آلمان و امریکا (سایر کشورها همچون فرانسه مجبور بودند از تجهیزات گران امریکا یا آلمان استفاده کنند). در شوروی دو سیستم ضبط صوت وجود داشت که سیستم پروفسور الکساندر شورین کارایی بهتری داشت. اما تکنولوژی شورین که در یک فرایند فشرده 2 ساله در سال 1927 اختراع شده بود تا سال 1929 مورد استفاده قرار نگرفت. در اروپا Tobis-Klangfilm معمول شده بود. قضیه این بود که در مارس 1929 دو شرکت آلمانی توبیس و کلانگ فیلم برای مقابله با هجمه سینمای ناطق امریکا متحد و ادغام شدند و سریعا یک شعبه نیز در فرانسه زدند (وقایع سالهای 1928 و 1929 این صفحه را ببینید). اما امریکا شبیه بازار مکاره شده بود: همه رقم تکنیک از قبیل ویتافون (وارنر)، موویتون (فاکس)، فتوفون (RCA)، سینه‌فون، ویتاسکوپ، فونوفیلم (دوفارست) و... موجود است (میتوانید فهرستی از فیلمهای ناطق هرکدام را اینجا ببینید). غیر از ویتافون که ضبط روی صفحه بود، بقیه غالبا ضبط روی فیلم و در نتیجه با همدیگر سازگار بودند؛ یعنی هریک از این فیلمها روی همه آپاراتهای ناطق قابل نمایش بود.

اما جدال برای در انحصار گرفتن فیلم ناطق خیلی سنگین بود. تا 3 سال برادران وارنر نه تنها تقدم، بلکه تفوق خود را نیز با همان ویتافون نگه داشت. همزمان، فاکس که امتیاز تری‌ارگون را در اختیار داشت با سپاهی از وکلا میکوشید ناطق را تحت تسلط خود درآورد که بالاخره هجوم طلبکاران همراه با شرکت تلفن امریکا در وال‌استریت، نتیجه داد و کمپانی فاکس با دریافت 18 میلیون دلار از میدان بیرون رفت. سرانجام در انتهای سال 1930 توافق همه‌جانبه حاصل شد: از ابتدای 1931روش ضبط صدا روی نوار فیلم استاندارد اعلام شد (ویتافون اوت شد) و شرکتهای وسترن‌الکتریک و RCA ضبط صدا در امریکا را میان خود تقسیم کردند. این دو شرکت میخواستند پیروزی در امریکا را در خارج از کشور نیز تکرار کنند و شروع به صادرات فیلم کردند. اما در اروپا کمپانی توبیس-کلانگ‌فیلم کار را علیه امریکا به دادگاهها کشاند و نهایتا هم، امتیاز اروپا را قبضه کرد. بگذریم...

این پاراگرافهای بی‌ربط آخر که بعد از «بگذریم» است، برای این خلق شده‌اند که هر از گاهی درباره چیزهایی که دوست دارم بنویسم. منتها از آنجایی که به ریتم یادداشتها ضربه میزنند و گاه چیزهایی که احساس نوشته شدن پیدا میکنند نیز بیش از حد متعدد یا طولانی میشوند، تصمیم گرفتم که دیگر اینجا ننویسم‌شان. برای این حرفها در یکی از وبلاگهایی که قبلا درست کرده بودم جایی دست و پا کرده‌ام و هر وقت احساس کردم دارند زیادی خاله‌زنکی میشوند بیرونشان میکنم. آدرس منزل جدیدشان را گذاشتم همین بغل.