کریشتف پیسیویچ (Krzysztof Piesiewicz) حقوق خوانده و طبعا شغل اصلی او در ابتدا قضاوت بود. ظاهرا در لهستان قاضی مهمی بوده و یکیدو پرونده گنده را هم قضاوت کرده. تا اینکه در سال 1982 یک اتفاق مهم افتاد، مهم از این جهت که سبب شد فیلمهای کیشلوفسکی از آن پس دارای امضای مشخصتری شوند. کیشلوفسکی تصمیم گرفت فیلمی بسازد درباره دادگاههای کشورش (آنزمان لهستان در حکومت نظامی بسر میبرد و نمیدانم میخواسته فیلمی داستانی بسازد یا مستند) و از همین رهگذر با جناب پیسیویچ قاضی - که اتفاقا چند تا از فیلمهای او را هم دیده بود - آشنا شد. هرچند نهایتا سنگاندازیهای دولت مانع از ساخت فیلم شد، اما بهنگام شروع فیلم بعدی، کیشلوفسکی احساس کرد که به کمک پیسیویچ نیازمند است. "پایانی نیست" در سال 84 ساخته شد و بجز ارزشهای ذاتی فیلم (البته من فیلم را ندیدهام)، از یک جهت دیگر هم بسیار مهم است: این فیلم آغاز همکاری کیشلوفسکی با کریشتف پیسیویچ بعنوان نویسنده و زبیگنیو پرایزنر (Zbigniew Preisner) بعنوان آهنگساز است. موسیقی پرایزنر روی تصاویر کیشلوفسکی فوقالعاده است؛ در واقع موسیقی هم یکی از جنبههایی است که کیشلوفسکی در آن خوشاقبال بوده. او قبلا هم در 1981 برای فیلم شانس کور از وجود وسیچ کیلار (Wojciech Kilar - آهنگساز مجارستانی که برای فیلمهایی چون دراکولای براماستوکر ساخته فرانسیس فورد کاپولا، The Portrait of A Lady ساخته جین کمپیون و پیانیست ساخته رومن پولانسکی موسیقیهایی عالی نوشتهاست) بهره گرفته بود. کیشلوفسکی تا پایان عمر همکاری با ایندو (پیسیویچ و پرایزنر) را ادامه داد.
پیسیویچ بیشتر از آنکه بنویسد، فکر میکرد، ایده میداد، ابهام مطرح میکرد، پاسخ میداد و تحلیل و بررسی میکرد. ایدههای درخشانی چون ساخت 10فرمان و سهرنگ از اوست. تا بعد...