بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

سه رنگ کیشلوفسکی (۱۳) - فیلمساز دانشجویی

زمانی سه‌رنگ را به یکی از دوستان عزیزم دادم. چند روز بعد،  اون: تو از کیشلوفسکی خوشت میاد؟  من: بستگی داره، من از تارکوفسکی خوشم میاد؟  اون: نه.  من: نه دیگه! نشد، بستگی داره سینما رو از چه دیدی نگاه کنیم، بستگی داره سینما را چی تعریف کنیم... توضیح دادم و حرفم را قبول کرد، چون حرف خودش هم بود، و گمانم از سه‌رنگ هم خوشش آمده بود.

برخی دانشجویان دو ویژگی دارند، یا دوست دارند داشته باشند. از یکطرف تلخ و بدبین هستند، شاید چون تصور میکنند یکی از ویژگیهای روشنفکران بدبینی است. لذا همه دانشجویان نسل خودشان را سوخته میدانند، و احساس میکنند روزمرگی در زندگی‌شان موج میزند، و مرگ عجب چیز جالبی‌ست، و این روزها چقدر از خودم بدم می‌آید... از طرف دیگر خیلی دوست دارند متفاوت باشند، حتی نسبت به خودشان! در نتیجه در حوزه سینما هم از فیلمهای متفاوتی که از الگوهای غالب صنعت سینما تبعیت نمی‌کنند خیلی خوششان می‌آید؛ مثلا فیلمهای با ضرباهنگ کند یا خیلی تند، فیلمهای اروپایی و خصوصا موج نو و دگما 95، فیلمهای امریکایی‌ای که اروپایی‌ها آنرا بیشتر پسندیده‌اند، فیلمهایی که زمان در آنها غیر خطی است، فیلمهایی با خط داستانی مبهم، فیلمهایی در مورد مسائل متافیزیکی، فیلمهای فلسفی، فیلمهای سیاه و سفیدی که در دوران سینمای رنگی ساخته شده‌اند، فیلمهای مستندگونه، فیلمهای با دیالوگهای اندک و از این قبیل. همچنین تراژدی و فیلم نوآر هم بخاطر تلخی و بدبینی‌شان، مورد علاقه آنهاست. (یکبار در جمع سینمایی کوچکی از دانشجویان که چندان هم با آنها صمیمی نبودم از علاقه وافرم به ژانر موزیکال گفتم. نگاههای تنفرآمیزشان از من و از موزیکال هرگز فراموشم نمی‌شود!)

مثلا آندری تارکوفسکی (فیلمساز فقید روس و سازنده آثاری چون آینه، استاکر، نوستالگیا و ایثار) بخاطر نوع نگاهش به هنر سینما که نتیجه‌اش را در فیلمهای خاصش می‌بینیم، بین دانشجوها - مستقل از اینکه آیا فیلمهای او را فهمیده‌اند، یا اصلا دیده‌اند یا نه - کلی طرفدار دارد. حالا اگر فیلمی (طبق تعریف بالا) هم متفاوت باشد و هم نوعی تلخی و بدبینی در آن باشد، می‌شود نورعلی‌نور! و جالب‌تر از آن وقتی است که این فیلم ما، واقعا خودش هم فیلم خوبی باشد، نتیجه چه میشود؟ میشود آبی، محصول 1993 و ساخته کریشتف کیشلوفسکی. کسی که علاقه دانشجوهای کشور به او و سه‌رنگش چنان شهره است که در ایران گاهی او را فیلمساز دانشجویی نامیده‌اند. تا بعد...