بیمار روانی

The Master's Masterpiece

بیمار روانی

The Master's Masterpiece

همین بیمار روانی

درباره تصمیم ظاهرا ناگهانی‌ام و تعطیلی وبلاگ همزاد توضیح میدهم.

وبلاگ را که راه انداختم برخی دلیل نوشتنم را پرسیدند و من جوابهای مختلفی به آنها میدادم:
1- میخواهم چهره دیگر نویسنده اینجا را رو کنم. اسم وبلاگ هم بهمین خاطر «همان بیمار روانی» است. یعنی که آن دقیقا همین است.
2- چون من هم عین بقیه، دلم میخواهد وبلاگ معمولی بزنم. عبارت «یادداشتهای یک آدم علاقمند به» ناظر به این مساله است.
3- دغدغه «بیمار روانی» ارائه محتوای خوب با فرم آبرومند است. دغدغه «همان بیمار روانی» ارائه فرم خوب با محتوای آبرومند است.
4- میخواهم بدانم آیا دغدغه‌های کوچک من، تصادفا مشابه دغدغه‌های کوچک بقیه نیست؟

وبلاگ را که تعطیل کردم برخی دلیل ننوشتنم را پرسیدند. من جواب ندادم ولی پاسخهای احتمالی اینهاست:
1- گمانم آدم کمال‌گرایی هستم. یعنی یا صفر یا صد. برای خودم استاندارد مشخص کردم و چون به آن نرسیدم، رها کردم. شش هفت ماه فرصت دادن بخودم، کاملا کافی بود. نشد.
2- احساس کردم دلیلی ندارد نگاه من، جزئیات شخصیت من، روحیات من، و کلا من، برای کسی بازگو شود. حتی برای خواننده‌ای که مرا نمیشناسد.
3- تعریف و تمجیدها کم نبود (کامنت، ایمیل، آفلاین، و از همه بیشتر حرفهای دوستان) و من بخاطر کاری که نکرده بودم تشویق میشدم. کم‌کم فکر کردم کسی هستم و چیزی شده‌ام. حس «منیت» داشت تقویت میشد و حتی با کمال تاسف، دیدم که از شنیدن این حرفها خوشم هم میاید. این حس «من» باید کشته میشد.
4- دارم حضور اینترنتی‌ام را کمتر و کمتر میکنم. اینترنت وقت زیادی از من تلف میکند.

If I die tomorrow, I'd be allright, because I believe
that after we're gone, the spirit carries on.
"Move on, be brave, ... I am no longer here
but please never let, your memory of me disappear."
(Dream Theater - "The Spirit Carries On")

قصه ما بسر رسید. فعلا همین بیمار روانی را که می‌بینید، ببینید.

نظرات 2 + ارسال نظر

دوست گرامی با درود..
باعث تاسف است که می خواهی ننویسی
شاید نیاز به آرامش داری
ولی برای دورشدن از منیت خوب راه های دیگری هم هست
بنویس...یادداشت هایت را هم ببند
آنانکه تورا دوست بدارند وبرای نوشته هایت ارزش قایل شوند
می آیند و می خوانند و می روند...
بهرروی صلاح مملکت خویش خسروان دانند
تندرست و شادکام باشی همیشه

تصمیم درستیه٬ به نظرم. و مهمترین نتیجه‌ش هم٬ بالا رفتن سطح وبلاگ اول‌ات (که اینجا باشه) است. اینجوری لازم نیست به دو وبلاگ فکر کنی. همه‌ی فکرت٬ رو «یکی» متمرکز میشه. یک وبلاگر خوب٬ فقط یک وبلاگ داره! ... راستی٬ وبلاگم رو هم به روز کردم. خواستی٬ بخونش. پست بلندی نیست ... اینقدر هم خودت رو دست‌کم نگیر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد