اِ اِ اِ ... دیدى چى شد؟! درست هفته پیش سالروز تولد این وبلاگ بود و من تازه امروز یادم آمد که دو هفته پیش با خودم قرار گذاشته بودم یک یادداشت ویژه براى یکساله شدنش بنویسم. اما بعدش بنظرم آمد که یکساله شدن یک وبلاگ توى اینهمه نمونه مشابه قد و نیمقد، چیز ویژهاى نیست که نیازى هم به یادداشت ویژه داشته باشد. و احتمالا بهمین دلیل بود که اصلا یادم رفت که تولدش را بهش تبریک بگویم! توى اون یادداشت ویژههه میخواستم از تغییر و عدم تغییر دیدم نسبت به بلاگم، خودم، بقیه وبلاگها، بقیه وبلاگنویسها و کلى چیزهاى مربوط و نامربوط دیگر بگویم که خب حتما چیزهاى مهمى نبوده وگرنه یادم میماند. یادم هست آن اول اصلا مطمئن نبودم ادامه خواهد داشت یا نه، ولى بهرحال هرچه بوده الان یک سال و یک هفته ازش گذشته...
پس یه ساله شدی!
خیلی خب!
وبلاگای یه ساله ات رو تو این چند ماهه خوندم . وبلاگ که نیست البته ؛ اگه قبول کنیم ژانر غالب وبلاگ نویسی رو نوشتار غالب تعیین میکنه اونوقت نوشته های تو وبلاگ نیست واسه همینه که من می خونمشون چون وبلاگخون نیستم !
به هر حال Congratulation